آدم محوری ایرانی

آدم محوری ایرانی

معرفی تئوری ریسمان ایرانی، حاصل از درهم تنیدگی رفاه درون و رفاه برون
آدم محوری ایرانی

آدم محوری ایرانی

معرفی تئوری ریسمان ایرانی، حاصل از درهم تنیدگی رفاه درون و رفاه برون

داستان ۲۵

حزب اللّهی دیروز، شاه‌اللّهی امروز

از حزب اللّهی دیروز بعید نیست شاه‌اللّهی امروز بشود و بالعکس چون اصولاً هر   چیزاللّهیی قبل از هر  چیز خودش را ندارد و به دلیل همین خودفروشی، احتیاج دارد چیزی را در حد ارزش اللّه خیالی جای‌گزین خودش کرده و از صمیم قلب مزدوری او را بنماید تا به اندازهٔ قداست آن اللّه خیالی‌اش احساس کمال کند.



شاه‌اللهی

آن‌هایی که باور دارند شاه الله بود و ساواک حق این مردم نفهم و خرافاتی، به شاه‌اللهی معروفند.



اندیشه و رفتار نیک زمان‌مند نیست

اندیشه و کردار نیک از هر زمانی  که می‌خواهد باشد نیک است در حالی‌که گنجشک را جای قناری رنگ کردن و غالب خود فروخته‌هایی که عادت دارند مزدوریه  چیزی را بکنند نمودن، چه قبل از انقلاب ۵۷، چه هنگام انقلاب ۵۷، چه اکنون و چه آینده، پلید و نکبت زاست.



مزدور

مزدور هر لحظه خودش را به چیزی می‌فروشد. یک روز به جاری کردن حکم الله خیالی‌اش، یک روز به طمع آب و  برق مجانی و معلوم نیست برای راحت شدن از شر رژیم جنون و جنایت اسلامی خودش را به چه ‌خواهد فروخت. آنچه معلوم است این است که خودفروشی به عنوان اثری اهریمنی، به شکل هویج‌های  رنگارنگ هم تحمیل می‌شود اما همیشه حاصلی جز نکبت، رذالت و پلیدیه همراه با جنایت ندارد.



اقتدارگرائی و شایستگی آدم‌محورانه

یک «رژیم» بعنوان بسته‌ای تحمیلی بر مردمی که به دلایلی در همراهی با او نیستند ناچار است به «اقتدارگرائی» روی آورد چون در بهترین حالت متصور است تنها او صلاح مردم را می‌داند. در حالی که یک شهریاری مردم‌سالار به علت اینکه تداومی از خود مردم است خود بخود قدرتمند بوده و لذا تنها لازم دارد از «شایستگی آدم‌محورانه » برخوردار باشد.



تبدیل حکومت به شهریاری

با پیدایش اسکندر تنها دورهٔ تاریخی شهریاران حرفه‌ای پایان یافته و جولان لات‌ها و گردن‌کلفت‌ها آغاز شد. اشکانیان و ساسانیان خصلت جوانمردی و پهلوانی ایرانی را ضمیمهٔ این روند کردند. روندی که توسط انوشیروان به دور انداخته شد و پس از اعراب  با الهام از ایدهٔ قلدریه جنگلی، نشان شیر و خورشید را نماد خود نموده و با ساختار «حکومت»، حکمِ زور و تحمیل را به جان مردم انداخته، خاصیتش محدود به رانت سلطه‌گران و حکامان شد. اکنون اگر حکومت دوباره تبدیل به «شهریاری» تأمین کننده و پرورش دهندهٔ مردم، یعنی «شهریاری مردم» شود، مثل شهریاری کشورهای نوردیک، با توجه به نجابت ذاتی مردم ایران و ارادت ایشان به فرهنگ جوانمردی ایرانی نتیجه‌هایی خیلی بهتر از کشورهای نوردیک هم می‌توان استخراج کرد.



بیائیم عبارت «حکومت» را از دهان خود تف کرده و بیرون بیاندازیم

بیائیم یک‌بار برای همیشه عبارت «حکومت» را از دهان خود تف کرده و بیرون بیاندازیم. قرار نیست حکم بشود که واحدی هم بخواهد حکم بدهد، حکومت کند. لازم است قرار بر توافق، یاری، مردم‌ یاری، کشوریاری یا شهریاری باشد. بنا بر چنین مبنائی «دموکراسی»، «شهریاری مردم» در «توافق» با یک‌دیگر تعریف می‌شود.



سرمایه‌گذاری روی رفاه مردم

سرمایه‌گذاری روی رفاه مردم نبا یستی تنها به عنوان یک امر خیرخواهانه تلقی شود بلکه به عنوان الزام روغن‌کاری موتور اقتصادی جامعه توسط تقویت زیرساخت‌های مصرف در جامعه با هدف ایجاد بازار برای امر تولید در کشور درک شود. این یعنی زمینه سازی در راستای تقویت جریان بازار یا به بیان دیگر ایجاد یک زمینه جهت حداقل رونق و خودکفائیه اقتصادیه خودکار کشور.



ستون فقرات اقتصاد کشور

همانگونه که بنگاه‌ها ستون فقرات اقتصاد یک کشور را شکل می‌دهند رفاه خانوارها هم ستون فقرات اقتصاد بنگاه‌ها را می‌سازد چرا که خانوارها با مصرف تولیدات بنگاه‌ها فعالیت آن‌ها را به ثمر می‌رسانند. بنابراین چه سرمایه‌گذاری دولتی در رفاه خانوارها و چه پرداخت دستمزدهای مطلوب، که قدرت مصرف خانوارها را بالا می‌برند، خود به خود رونق بخش بازار و پشتوانهٔ اقتصاد و آبادانی همان کشور هم خواهند بود.



مردم سالاری

مطمئناً اکثر مردم خواهانند که خودشان برای خودشان تصمیم بگیرند نه یک نفر به جای همه و این شامل تصمیمی که گروهی مثل مذهبیون برای خود می‌گیرند و در نتیجه می‌توانند بر سرنوشت همگان هم تأثیر بگذارند می‌باشد.  راه‌کار قابل تصور فعال شدن مردم در امر تحزب است. با تشکیل حزب، هم اندیشان متحد می‌شوند و در ترویج اندیشه‌های خود می‌کوشند تا مردم سالارانه به واقعیت بپیوندند. مردم سالاری یعنی رأی اکثریت مردم و لازمه‌اش اطلاعات و روشنگری است.



جامعهٔ قوی

یک جامعهٔ قوی جامعه‌ای است که همگان و نه فقط یک گروه آزاد باشند. آزاد از نگرانی اینکه امروز و فردا خوراک مناسبی سر سفره‌شان و لباس مناسبی بر تن خواهند داشت و سقفی مناسب بالای سرشان خواهد بود. آزادی بیان و آزادی داشتن هر باوری که قرار نیست به کسی تحمیل شود. آزاد از زور و استبداد. آزاد از ناامن بودن در خانهٔ خود و در کوچه و خیابان. آزادی از نگرانی اینکه چه خواهد شد اگر بیمار شوند. آزاد از نگرانی آنچه که فرزندانشان یاد می‌گیرند. جامعهٔ قوی جامعهٔ سوئد و کشورهای نوردیک هستند.