آدم محوری ایرانی

آدم محوری ایرانی

معرفی تئوری ریسمان ایرانی، حاصل از درهم تنیدگی رفاه درون و رفاه برون
آدم محوری ایرانی

آدم محوری ایرانی

معرفی تئوری ریسمان ایرانی، حاصل از درهم تنیدگی رفاه درون و رفاه برون

داستان ۰۸

آدم شریف است

آدم ذاتاً شریف  است چون اندیشمند است. ولی روی دیگر اندیشمندی احتمال بسیار قابل وقوع متوهم بودن است اگر نظارت و کنترلی بر ورودی ذهن یعنی بر فکر و بر حس یا به بیان واقع‌گرایانه‌تر بر خیالات و همچنین بر آنچه خیال می‌شود حس می‌شود نباشد. آگاهی از این امر  بیداری نوع انسان را رقم می‌زند.



خرد خبیث

خرد خبیث یا اهریمن قطب دوم خرد بزرگ یا مزداست. او می‌تواند  تلقینات ضمیر ناخودآگاه خود انسان باشد که نااطلاعات به او تعلیم داده شده  یا همچنین تلقیناتی از خارج باشند که درست بر همین ضمیر ناخودآگاه اعمال می‌شوند. منبع این تلقینات خارجی می‌تواند انسان‌های دیگر و یا حتی قوانین طبیعی مخرب باشند. قوانینی که  بر محیط انسان هم تأثیر گذارند.



خرد خبیث چرا خبیث است

خرد خبیث از این جهت خبیث است که  بد  و رنج انسان را می‌خواهد و برای این کار  پیوسته و هر لحظه از راه تلقین فکر و حس به ذهن انسان، از هر در ممکنی وارد شده و با تحمیل و زور مقصود خود را عملی می‌کند.



خرد خبیث دید ندارد

خرد خبیث یا دید ندارد یا دیدش خیلی محدود است و کورکورانه ولی با پشت‌کار عمل می‌کند چون غیض دارد. اسرای او هم عموماً کور ذهن بوده و بواسطهٔ فشارِتحمیلِ تلقینات، کورکورانه وبا عجله عمل می‌کنند.



غفلت از خرد خبیث

این در حالی است که بیش از ۹۹٪ مردم از خرد خبیث غافل بوده و گردن گذار بی چون چرای تلقینات او هستند. آن‌ها علت رنج و پریشانی حال خود را به عوامل بیرونیه روی محیط دایرهٔ وجود خود ربط داده و در غفلت سر در گم‌اند. در حالی که با یستی   پیوسته و هر لحظه به مرکز دایرهٔ خود یعنی به هر ورودی ذهن خود توجه کرد و آن را سنجید و با کمک تمرکز توجه خود به تلقینات خرد  خبیث معطوف نکرد.



آخر عاقبت تبعیت از اسارت خرد خبیث

اگر توجه کنیم می‌بینیم عموماً خیلی از انسان‌هایی که اسیر خرد خبیث هستند تهمت‌ها و اظهاراتشان گزارشی از حال و احوال خودشان و طرز فکری است که به واسطهٔ عمل به آن‌ها برایشان تفهیم است. رسوائیِ اسیران خود، یکی دیگر از روش‌های خرد خبیث بوده و شکست و رسوایی، آخر عاقبتِ تبعیت از اسارت خرد خبیث است.



انسان نمی‌تواند خیلی غیر از آنچه روند فکر کردنش است عمل کند

انسان نمی‌تواند خیلی غیر از آنچه روند فکر کردنش است عمل کند. پس چون زمان فاش کننده هم هست تأمل لازم است.